اهمیت لینک‌سازی در سئو > 자유게시판

• 목록
• 답변
• 글쓰기
• 게시판 리스트 옵션
  • 수정
  • 삭제

استراتژی لینک سازی شما باید بصورت یک فعالیت بازاریابی عادی چیده شده باشد و نه مانند یک ترفند کسب اعتبار. به یاد داشته باشید که هدف از ساخت لینک ایجاد کردن مسیری است که مخاطبانتان را به سایت شما برساند چون در نهایت آنها افرادی هستند که پست های شما را می خوانند، در خبرنامه شما مشترک می شوند یا محصولات شما را می خرند که همین موضوع در نهایت باعث رونق مدل کسب و کار شما می شود.

به گفته گوگل ، لینک‌های no-follow هیچ ارزشی و اعتباری برای وب‌سایتی که به آن پیوند داده شده ایجاد نمی کنند. بنابراین برای بهره مندی از مزایای کامل لینک بیلدینگ، باید به دنبال لینک های do-follow باشید. سئوکاران اصطلاحا به این کار «link juice» می گویند. ولی این نکته را در نظر داشته باشید که در لینک سازی وجود لینک های no-follow برای ایجاد پیوندهای طبیعی از نظر موتورهای جستجو از اهمیت زیادی برخوردار هستند و از مشکوک بودن لینک سازی های شما می کاهند. امروزه یک روش معمول برای لینک های سایت وجود دارد که در آن مدیرا سایت و وب مسترها تمام پیوندهای خارجی را از نوع فالو قرار نمی دهند. ولی اگر از شخصی می خواهید که به وب سایت شما لینک بدهد، بهتر است از او بخواهید که ویژگی ‘no-follow’ را حذف کند تا هر دوی شما بتوانید مقادیری از پیوند دریافت کنید. ولی در هر حال حتی اگر تمایل به اینکار هم نداشته باشد باز هم گرفتن لینک می تواند برای شما خوب باشد. پس دست رد به سینه هیچی لینک مرتبط با محتوای سایت خود نزنید چون شاید از این لینک اعتبار دریافت نکنید، اما آدرس سایت شما همچنان در سایت دیگر قرار گرفته است و همین موضوع برای برندسازی شما مفید و خوب است و در برخی موارد ممکن است حتی مقداری ترافیک نیز برای سایت خود دریافت کنید. حتی بدون در نظر گرفتن این موضوع هم، مزایای زیادی در لینک های no-follow وجود دارد.
استراتژی لینک سازی

چرا کمپین سئو ؟
کمپین سئو شامل مجموعه فعالیت‌ها و برنامه‌هایی است که بمنظور بهبود و ارتقای رتبه سایت در موتورهای جستجو انجام می‌گیرد.

عکاسی صنعتی از قبیل عکاسی از محصول، عکاسی مد و فشن، عکاسی غذایی، عکاسی معماری، عکاسی لایف استایل و عکاسی تبلیغاتی تخصص آژانس دیجیتال مارکتینگ دیجی دینگ است.

در دنیای امروز ما با انواع برندها احاطه شده‌ایم، پس دانستن اینکه برند و برندسازی چیست یکی از موضوعات مهم قرن جدید محسوب می شود.
وقتی از برند حرف می‌زنیم، منظورمان فقط برندهای بزرگ بین‌المللی مانند اپل و آمازون و گوگل و کوکاکولا نیست، بلکه برندهای کوچک‌تر ملی و محلی هم در این دسته هستند. برندهای موچکتری که با هم در رقابت هستند تا سهم خود را از سبد زندگی‌مان کسب کنند.

وقتی کلمه‌ی Apple را می‌بینید یا می‌شنوید، چه واژه‌هایی برایتان تداعی می‌شود؟ شاید نوآوری، سادگی و digi ding طراحی.
وقتی کلمه‌ی Caterpillar را می‌شنوید چه واژه‌هایی برایتان تداعی می‌شود؟ شاید راه‌سازی و سخت‌جان بودن
وقتی کلمه‌ی Trump را می‌شنوید چه واژه‌هایی برایتان تداعی می‌شود؟
فرق یک برند با یک کلمه یا نام تجاری معمولی در این است که وقتی با یک برند روبرو می‌شوید، مجموعه‌ای از کلمات و مفاهیم برایتان یادآوری می‌شود. در حالی که یک کلمه یا نام تجاری معمولی، تداعی‌کننده‌ی هیچ چیزی فراتر از خودش نیست.
برند یعنی تصویر ذهنی

مثلاً BMW این وعده را به مشتریان خود می‌دهد که نهایت لذت رانندگی را تجربه می‌کنند یا Lego به مخاطبان خود وعده می‌دهد که بازی بی‌پایان را تجربه خواهند کرد.
البته وعده و قول قرار نیست رسماً در قالب شعار اعلام شود. قول و قرار چیزی است که در ذهن شما شکل می‌گیرد.
مثلاً با خودتان به وعده‌ی مک‌دونالد فکر کنید. عهد مک‌دونالد از جنس هیجان و احساسات و تجربه‌ی شگفت‌انگیز نیست. بلکه یک تعهد عملکردی مشخص است: digi ding یک غذا با کیفیت معقول و با قیمت مقبول. غذایی که طعم آن را می‌شناسید و در بیگانه‌ترین سرزمین‌ها هم، طعم بیگانه‌ای نخواهد داشت.
برند یعنی یادآوری